
وسواس در حفظ و مرور قرآن کریم
حافظان قرآن در یه دستهبندی کلی به سه دسته تقسیم میشن: 1. حافظان سمبلکار که در انجام کارهای حفظی کوتاهی میکنن و حفظ و مرورشون رو سرسری انجام میدن. 2. حافظان وسواسی که دوست دارن به بهترین شکل کارهای حفظی رو انجام بدن؛ ولی در تله وسواس میفتن و نتیجه عکس میگیرن. 3. حافظان دارای وجدان کاری و میانهرو که دوست دارن به بهترین شکل کارهای حفظی رو انجام بدن؛ ولی در تله وسواس نمیفتن و حد و حدود میانهروی در حفظ و مرور رو رعایت میکنن و در نتیجه به هدف خودشون میرسن. در این مقاله میخوایم درباره حافظان وسواسی صحبت کنیم؛ چی میشه که یه حافظ در دام وسواس میفته؟ وسواس در حفظ و مرور کجاها خودش رو نشون میده؟ راهحل خلاصی از وسواس چیه؟
میتوانید با کلیک روی هر سرفصل به بخش مورد نظر در مقاله بروید
زمزمههای وسواسی
خوبه که بدونید وسواس بسیار آهسته در وجود آدمی رشد میکنه و معمولا شخصی که گرفتار وسواس شده وقتی متوجه ماجرا میشه که دیر شده. حالا اگه وسواس تو اموری باشه که اون شخص نمیتونه کنارشون بذاره ـ مثل نماز خوندن ـ طرف مجبوره بسوزه و بسازه؛ البته که درمان هم داره. ولی اگه تو اموری دچار وسواس بشه که میشه کنارش گذاشت ـ مثل حفظ قرآن ـ سادهترین راه که معمولا انتخاب میشه متاسفانه کنار گذاشتن اون کاره.
یه حافظ خوب باید زمزمههای وسواسی رو بشناسه؛ شما یه آیه رو خوندی، بعد یکی درِ گوشت میگه: یه بار دیگه این آیه رو بخون؛ آیه نکتهداری بود! شما باید تشخیص بدی این بنده خدایی که این حرف رو میزنه جناب وسواسه یا جناب وجدان کاری.
حالا از کجا بفهمیم کدومه؟ باید شرایط رو بسنجی؛ استانداردهات رو چک کنی؛ دلیل این بنده خدا رو ملاحظه کنی. مثلا اگه آیهای که خوندی توش یه تپق داشتی و هدف شما اینه که در مسابقات درخشش داشته باشی، اینجا جناب وجدان کاریه که داره میگه دوباره این عبارت رو بخون. ولی اگه هیچ مشکلی نداشتی و حواست هم موقع خوندن جمع بود، بدون که جناب وسواس داره صدات میکنه.
یه بار یکی از رفقا به من گفت: من عملا هر جزئی رو که از حفظ میخونم، دو بار میخونم. گفتم: آخه چرا؟ گفت: یکی بهم میگه: نه؛ هنوز مسلط نشدی؛ دوباره بخون.
پس تا اینجا متوجه شدیم که هر حافظی باید کلاه خودش رو قاضی کنه و نداهای درونی خودش رو با دقت تمام، مورد بررسی قرار بده که چه کسی داره ایشون رو به تکرار یه عمل، فرا میخونه؛ وسواسه یا وجدان کاری؟
روشهای وسواسزا
به صورت کلی بدونید که جزئیات روش حفظ و مرور شما میتونه خیلی در تشدید یا تضعیف وسواس نقش داشته باشه. مثلا یکی از رفقای ما میگفت: من اگه غلط یا تپقی داشته باشم به عنوان جریمه از ابتدای حزبی که در اون غلط یا تپق داشتهام شروع میکنم و دوباره میخونم؛ به نظر شما ریشه این تصمیم چیه؟ ریشهاش وجدان کاری افراطیه؛ همان وسواس خودمون رو میگم. ای کاش اگه میخواستی خودت رو برای اون غلط جریمه کنی، جریمهای میکردی که به حل اون غلط کمک کنه؛ مثلا بعضی از رفقا میگن ما اگه غلطی بخونیم یه جا ثبتش میکنیم و تا ده روز ـ مثل ده درس ـ مرورش میکنیم؛ این حرکت در جهت حل اون غلطه؛ ولی وقتی شما بری از ابتدای اون صفحهای که توش غلط داشتی، یا از ابتدای حزبی که توش غلط داشتی، یا از ابتدای جزئی که توش غلط داشتی، یا اصلا از ابتدای قرآن شروع کنی و دوباره بخونی، این چه کمکی به رفع این غلط خاص میکنه؟
بذارید یه معیار بهتون بدم؛ هر عبارتی که داره مرور میشه باید یه بار بدون هیچ غلط و تپقی خونده بشه؛ بنابرین اگه یه عبارت رو ده بار هم خوندی و هر بار تپق یا غلطی داشتی، باز هم بخون؛ چون باید حداقل یه بار درست بخونی و حلش کنی.
ولی دیگه نیازی نیست پنج بار یا ده بار بخونی و اعصاب خودت رو خرد کنی و گمان کنی با خوندن زیاد قراره این غلط حل بشه. اگه میخوای واقعا این غلط حل بشه، باید ریشهای حلش کنی؛ یعنی باید بفهمی چه عبارت یا عباراتی باعث به وجود اومدن این غلط شدن؛ فهمیدن منشأ غلط خودش خیلی وقتها ماجرا رو حل میکنه؛ البته گاهی هم باید به راهحلهای دیگهای متوسل شد.
وسواس در مرور تصویری
به نظرم وسواسی نشدن در مرحله خوندن محفوظات از حفظ خیلی سخت نیست؛ چون معیار روشنی داره. اما چطور در مرحله مرور تصویری و نگاههای عمیق در تله وسواس نیفتیم. البته همینجا بگم که بیشتر حافظان عزیز در این مساله سمبلکار هستند و اهل نگاههای سرسری؛ خب به اونها باید بگیم لطفا یه کم با وسواس بیشتری نگاه کنید و بیشتر زمان بذارید. ولی کم نیستند حافظانی که در این مرحله دچار وسواس میشن و هر چی صفحه رو نگاه میکنن، باز احساس میکنن کمه و هنوز تصویر در ذهنشون ننشسته.
همینجا خیالتون رو راحت کنم؛ داشتن تصویر صد در صدی از صفحه تقریبا محاله؛ تصویر صد در صدی یعنی اینکه شما بتونی تمام جزئیات صفحه رو به ذهنت بسپاری؛ حتی کشیده بودن یا نبودن «ن» در کلمات مختلف و حتی کشیده نوشتن شدن یا نشدن فتحه. یکی از سوالات پرتکرار حافظان اهل تصویر اینه که آیا ما باید به حدی برسیم که بدونیم دقیقا کلمه اول و آخر هر خط چیه؟ و پاسخ من اینه که تلاشتون رو بکنید و قصدتون این باشه که وقتی نگاه میکنید تمام جزئیات رو به حافظه بسپارید؛ ولی بدونید که این اتفاق نمیفته و تصویری که در ذهنتون ثبت میشه نسبت به تصویر خارجی یه درصدی افت داره؛ ولی خوشبختانه این درصد ناچیز، ضربهای به ما نمیزنه؛ چون ما علاوه بر تصویر، اصوات و مفاهیم و رموز رو هم داریم و مجموعِ اینها قراره محفوظات متقنی رو برای ما بسازن.
حالا ما چطوری نگاه کنیم که وجدان کاری رو رعایت کرده باشیم و در دام وسواس هم نیفته باشیم؟ این هم معیاری داره؟ معیارش میتونه این باشه که اگه یه بار با تمرکز عالی و به قصد ثبت تصویر به یه خط نگاه کردی، دیگه کافیه و شما وظیفهات رو نسبت به اون خط انجام دادی.
البته گاهی میخوای تحقیق کنی و مشابهات رو استخراج کنی یا حدس بزنی کجاها ممکنه غلط بخونی و برای کشف این نکات چند بار نگاه میکنی؛ این حرکت درستیه ولی از بحث ما خارجه؛ ما انواع مختلفی از نگاه رو داریم: نگاه تصویر ساز، نگاه محققانه و مشابه یاب، نگاه غلط یاب و...؛ آنچه محل بحث ماست، نگاه تصویر سازه که در هر وعده یه بار نگاه عمیق و متمرکزانه براش کفایت میکنه.
اهمیت استفاده از تایمر برای نجات از وسواس
ما خیلی راحت میتونیم فرصت به خرج دادن وسواس رو در مراحل مختلف مرور ـ از جمله خواندن از حفظ و نگاه عمیق ـ از خودمون بگیریم؛ چطوری؟ با یه تایمر معکوس ساده که تو گوشیهامون هم پیدا میشه.
برای خوندن یه صفحه به خودت زمان مشخص بده؛ بگو من باید تو 2 دقیقه این صفحه رو بخونم و اگه 2 دقیقه تمام شد و هنوز آیاتی باقی بود، سرعتت رو زیادتر کن تا در صفحه بعدی به دلخواهت نزدیکتر بشی.
البته 2 دقیقه رو به عنوان مثال گفتم؛ اینکه هر کسی باید در چه زمانی یه صفحه رو بخونه به عواملی بستگی داره؛ مثل: قوت و ضعف حافظه، میزان تسلط، میزان شفافیت تصاویر و.... برای نگاه کردن به یه صفحه هم برای خودت زمان دقیق معین کن؛ مثلا بگو من باید تو 1 دقیقه و 30 ثانیه این صفحه رو تمام کنم؛ اگه زمان تمام شد، سرعتت رو بیشتر کن.
اصلا از این خسته نشید که برای هر صفحه تایمر تنظیم کنید؛ مخصوصا اگه صرفهجویی در وقت براتون مهمه؛ واقعا کار کردن با تایمر میتونه تا سه برابر و حتی بیشتر سرعت شما رو بالاتر ببره؛ اون هم با حفظِ دقت و تمرکز.
نگاه ما به غلط
غلط خوندن باعث ناراحتیتون نشه. قرآن یه متن عادی نیست؛ خدا اینقدر چاله چوله در این متن برای ما قرار داده که واقعا غلط خوندن حق مسلم ماست. بله؛ تلاشمون رو میکنیم تا صد در صد بشیم؛ ولی اگه غلطی پیش اومد از کوره در نمیریم؛ با آرامش به سبک و سیاق مرورمون نگاه میکنیم؛ شاید باید مرحلهای در مرورمون اضافه کنیم تا امثال این غلط، حل بشه. شاید باید تمرکزمون رو بیشتر کنیم و....
خلاصه، نگاهِ ما به غلط، خیلی مؤثره در اینکه ما آخرش جزو کدوم دسته از حافظان قرار میگیریم: سمبلکار میشیم، وسواسی میشیم یا میانهرو. اگه هر غلطی میخونی هیچ احساس بدی نداری و واقعا برات مهم نیست، شما احتمال سمبلکاری و بعیده اصلا این مقاله رو تا اینجا خونده باشی. اگه هر غلطی میخونی، از کوره در میری و داد و حوارت بلند میشه، شما ممکنه کارت به وسواس کشیده شده باشه. و اگه موقع غلط ظرفیت بالایی داری؛ از جهتی خوشحالی که یه غلط جدید کشف کردی و از جهتی ناراحتی که بالاخره غلطی خوندی، شما از حافظان معتدل و میانهرو هستی.
اگه احساس میکنید به نحوی گرفتار وسواس در حفظ جدید و مرور هستید، سعی کنید خیلی سریع مشکل خودتون رو حل کنید؛ راهش اینه که وقتی اون بنده خدا اومد یه چیزی درِ گوشتون گفت، خلافش رو عمل کنید؛ اگه گفت: برگرد یه بار دیگه بخون، بگو: نمیخوام برگردم. اگه گفت: یه نگاه دیگه بنداز، بگو: کافیه همون یه نگاه و دیگه نیازی نمیبینم نگاه کنم. اگه محکم مقابل وسواس بایستی، خیلی زود مشکلت حل میشه.