
اهمیت پرسش و پاسخ در حفظ قرآن
گاهی فکر میکنیم تسلط کافی رو محفوظاتمون داریم؛ ولی وقتی مسابقه یا آزمونی شرکت میکنیم، میبینیم نتیجه با اونی که ما فکر میکردیم خیلی متفاوته. در این پست میخوام درباره راه حل این مشکل صحبت کنم و مسائلی رو درباره در معرض سوال قرار گرفتن بررسی کنم.
میتوانید با کلیک روی هر سرفصل به بخش مورد نظر در مقاله بروید
اصل ماجرا
درباره اصل اینکه یه حافظ حرفهای یا حتی متوسط باید خودش رو در معرض سوال قرار بده و از دوستان قرآنی خودش بخواد از او سوالات حفظی بپرسن، هیچ شک و شبههای نیست.
جالبه بدونید در روش مرور حافظان بین المللی کشور ما اختلافات بسیار زیادی وجود داره؛ ولی همه در این مساله یکسان هستن که برای پرسش و پاسخ، حساب ویژهای باز میکنن و براش برنامه دارن. در پاسخ به این سوالاته که ذهن محک میخوره و مهارت پیدا کردن سریع آیات رو کسب میکنه و کم کم میتونه به هر سوالی ـ چه در فضای مسابقات و چه غیر از مسابقات ـ پاسخ بده.
افراط و تفریط در معرض سوال قرار گرفتن
از یکی از حافظان بین المللی پرسیدم برای این مسابقه چطور مرور کردی؟ گفت: فقط سوال و جواب؛ یعنی روزی ۲۰ - ۳۰ تا سوالِ مثلا یکی دو صفحهای جواب میدادم. به نظر من این افراطه؛ سوال و جواب قطعا جای مرور ترتیبی رو نمیگیره. تفریط هم که نمونههای زیادی داره؛ خیلیها اصلا حاضر نیستند پاسخگوی سوالات حفظی باشن؛ به دلایل مختلف از جمله اضطراب و استرس اجرا در جمع.
آیا هر روز باید در معرض سوال قرار بگیریم؟
به نظر من خیر؛ چون مهم اینه که ملکهی پیدا کردن سوال در شما ایجاد بشه و ترس شما از مورد سوال واقع شدن بریزه و این نیاز به کار روزانه نداره؛ شما اگه در یه جلسه هفتگی هم شرکت کنی و اونجا به دو سه سوال جواب بدی، بعد از چند ماه اون ملکه در شما شکل میگیره.
در واقع پرسش و پاسخ یکی از مراحل حفظ یا مرور نیست که نیاز باشه ما هر روز بهش بپردازیم؛ بلکه یه اقدام مفید جانبی هست که باید به اندازهای بهش بپردازیم که نیازمون رو برطرف کنه. پس متوجه میشیم که ممکنه یه حافظ به صد جلسه پرسش و پاسخ در سال نیاز داشته باشه و یه حافظ دیگه به ده جلسه. مثلا فرض کنید یه حافظی تازه حفظش تمام شده و استرس تلاوت در جمع رو هم داره و تمرکزش در اجراها پایینه؛ خب معلومه چنین حافظی نیاز داره هر چند روز یه بار در جمعهای کوچیک و بزرگ، از حفظ بخونه و اینقدر اجرا داشته باشه تا دیگه اجرای تو خونه و جلسه براش تفاوتی نداشته باشه.
چه کسی از ما سوال بپرسه؟
به سوال جواب دادن در جمع، تاثیرش از جواب دادن به یه نفر به مراتب بیشتره؛ چون به شرایط مسابقه نزدیکتره و اون استرس اجرا در جمع رو برای شما ایجاد میکنه؛ ولی خب میدونم که از جهاتی پیدا کردن جمع قرآنی محدودیت داره و خیلی هم نمیشه به سوالات پاسخ داد. برای همین خیلی خوبه که با یکی از دوستان حافظ خودتون هماهنگ کنید تا سوالات زیاد و سختی رو از شما بپرسه. پس گاهی در جمع اجرای از حفظ داشته باشید و گاهی به صورت فردی پیش یکی از دوستان حافظ خودتون به سوالات حفظی جواب بدید.
مهم ترین اقدام برای بهتر پاسخ دادن به سوالات
در مرورهاتون، در مرحله نگاه عمیق به آیات، باید ابتدای هر آیه رو بررسی کنید که چطور میشه از این آیه سوال طرح کرد؛ مثلا آیه ٦ سوره بقره رو نمیتونن سوال کنن «ان الذین کفروا»؛ چون زیاد داریم؛ پس مختصرترین سوالی که میشه از این آیه پرسید، «ان الذين كفروا سواء» هست؛ هر آیه باید این طوری بررسی بشه و اینجاست که مشابهات نقشش پر رنگ میشه.
بذارید یه مثال خوشگل براتون بزنم؛ چند روز پیش داشتم ابتدای آیات جزء 1 رو بررسی میکردم؛ رسیدم به «فجعلناها نکالا لما بین یدیها و ما خلفها»؛ خب با خودم گفتم: چطور میشه از اینجا سوال داد؟ سرچ کردم «فجعلناها» دیدم در ابتدای آیات تکه؛ پس اگه در مسابقات از من سوال بشه «فجعلناها» باید اینجا رو بخونم. اما آیا به همین سرچ اکتفا کردم؟ خیر؛ سرچ کردم «جعلناها» تا ببینم آیا میشه سوالاتی شبیه به این هم طرح کرد؟ دیدم بله؛ یه سوال خیلی سخت پیدا کردم؛ «انا جعلناها»؛ پیدا میکنید یا بگم کجاست؟ «انا جعلناها فتنة للظالمین»؛ سوال سختیه. «نحن جعلناها» هم سوال بعدی بود که خیلی پیدا کردنش سخت نیست.
خلاصه به همین ترتیب میتونید پک سوال برای خودتون بسازید؛ البته این کار برای حافظانی هست که حرفهای و جدی در مسابقات شرکت میکنن و لازمه این کار اینه که از یه جایی شروع کنید و ابتدای تمام آیات رو سرچ کنید و خودتون رو جای داوران سختگیر بذارید که سوالات کوتاه تشخیصی میپرسن.
ممکنه بگید من فرصت ندارم تمام آیات رو سرچ کنم و...؛ خواهم گفت که: اولا این کار تموم شدنیه؛ یعنی یه بار تو عمرت اگه درست انجامش بدی تموم میشه؛ یه یادداشتی بر میداری و دفعات بعدی از روی یادداشتت پیش میری. میتونی روزی 10 دقیقه رو صرف این کار کنی و یادداشت برداری هم انجام بدی؛ احتمالا ظرف یه سال تموم بشه.
قواعد بازی در لحظات اول پاسخ به هر سوال
بعضی از حفاظ انتظار دارن وقتی یه سوال ازشون پرسیده میشه، تمام اطلاعات این صفحه و صفحه بعد رو داشته باشن و بعد شروع به خوندن کنن؛ برای همین وقتی چند کلمه از ادامه براشون میخونیم میگن: ما که بلد بودیم؛ فقط پیدا نکردیم و نمیدونیم کجاست. آقا مهم نیست؛ شما شروع کن هر چی بلدی بخون؛ اطلاعات کم کم از سِرور دانلود میشه و به شما میرسه.
این یکی از اصول مهم پاسخ به سواله؛ اگه سوال رو پیدا نکردی ولی یک یا چند کلمه بعدی رو مطمئنی، شروع کن به خوندن؛ در درصد بالایی از موارد وقتی شروع میکنی، ادامه اطلاعات هم میرسه. اگه در لحظه اول، سوال، کاملا در ذهنت بدون جواب بود ناامید نشو؛ چند لحظهای که فرصت داری به ذهنت فشار بیار و سرچ کن.
نکته دیگه اینه که اصلا نباید در پاسخ به سوال، عجله کنیم؛ حتی اگه مطمئن هستیم که در جواب با مشکلی روبرو نخواهیم بود، باید تمرکز خودمون رو حفظ کنیم و با یه طمانینه و مکث متعارف شروع به خوندن آیات کنیم. خب داستان عبرتانگیز من از این قاعده اینه که در مسابقهای سخت من دو سوال رو به خوبی پشت سر گذاشتم؛ وقتی داور سوال سوم رو پرسید، من به خودم گفتم که: دیگه تمومه؛ من اینجا رو تازه مرور کردم و ان شاء الله خیلی راحت میخونم. خلاصه با همین تصورات بدون اینکه تمرکز کافی داشته باشم شروع کردم و تو همون عبارت اول اشتباه خوندم و خیلی بد شد. پس مواظب این پیامهای مغزتون باشید که شما رو از اصل مطلب غافل نکنن.